معرفی و نقد رمان دختری که من باشم
www.rozex.rozblog.com
mahya
ارسالها : | 213 |
عضويت : | 13 /9 /1391 |
محل زندگي : | تهران |
سن : | 15 |
یاهو : | mahya.blue32 |
تشکر ها: | 6 |
تشکر شده : | 15 |
|
معرفی و نقد رمان دختری که من باشم
خب اینم یه رمان دیگه...
موضوع متفاوت و جالبی داره...
موضوعش تو مایه های غریبه ای اشنا و یا همکارم میشی هست(اینام خیلی قشنگن شدیدن توصیه میشن)
میگفتم ..اینو رمان نوس انجمن نیلوفر 72 نوشته خلاصه :داستان در مورد پسری به نام مهرانه که یک پزشک موفقه و۳۰ سالشه و هنوز ازدواج نمیکنه تااینکه با یه دختری که به خودشو به شکل پسرها کرده بود اشنا میشه و….
امیدوارم خوشتون بیاد...
امضای کاربر : من همینم که هستم
شـــاخ نیستم ،
چون گاو نیستم
خاص نیستم
چون عقده ندارم
بالا نیستم ،
چون پرچم نیستم
فقط یه آدمم
چیزی که خیلی ها نیستن ...
|
|
جمعه 06 تیر 1393 - 18:58 |
|
تشکر شده: |
|
|
mehraban
ارسالها : | 34 |
عضويت : | 1 /4 /1392 |
محل زندگي : | thran |
سن : | 16 |
تشکرها : | 1 |
تشکر شده : | 3 |
|
پاسخ : 2 RE رمان دختری که من باشم :
این رمان شروع فوق العاده عالی و قوی داره و بنظرم تا الان ک خیلی خوب تونسته خودشو از بقیه ی رمانها متمایز کنه...
ایشالا ک تا آخر همین طوری باشه...
مرسی از پیشنهاد خوبت محیا گلی...
به رنگارنگم ی سر بزن
امضای کاربر : از بین تمام گره هایی که تو زندگیم داشتم ؛ فقط تونستم گره هندزفری رو باز کنم ؛ همینم حس خوبیه !
|
|
شنبه 07 تیر 1393 - 17:17 |
|
mehraban
ارسالها : | 34 |
عضويت : | 1 /4 /1392 |
محل زندگي : | thran |
سن : | 16 |
تشکرها : | 1 |
تشکر شده : | 3 |
|
پاسخ : 4 RE معرفی و نقد رمان دختری که من باشم :
تا این جای کار میشه گفت که ی رمان متمایز از بقیه ی رمانها با نگارش خوب که جای هیچ سوالی رو برای خواننده باقی نمیذاره و با توجه به وضع زندگی آوا به خوبی تونسته کمبود ها شو به تصویر بکشه و از این بابت فک میکنم دومین رمانی باشه که دارم میخونم و درباره ی محالات زیاد حرفی نزده و نوشته با دنیای واقعی تطابق داره...
اما مشکلی که فقط به این رمان محدود نمیشه اینکه من نمیدونم چرا همیشه دو نفر شخصیت اصلی داستان باید خییییییییلی خوشکل باشن و یکی شون بی نهایت پولدار؟؟؟
البته نمیشه از این مسئله هم چشم پوشی کرد که اگر رمان به سبک زندگی واقعی و روزمره ی آدمای معمولی نوشته بشه خواننده کم تر رقبت میکنه به سمتش پیش بره! اما به هر حال فک می کنم اینم دیگه خیلی تکراری شده که هر دو تا شخصیت اصلی داری سیمای بی فروغ و از این جور صحبتا باشن...
عاقا در کل فعلا ک خیلی خوبه...
ببینیم اخرش چی کا میکنه؟؟!!
امضای کاربر : از بین تمام گره هایی که تو زندگیم داشتم ؛ فقط تونستم گره هندزفری رو باز کنم ؛ همینم حس خوبیه !
|
|
یکشنبه 08 تیر 1393 - 12:21 |
|
mehraban
ارسالها : | 34 |
عضويت : | 1 /4 /1392 |
محل زندگي : | thran |
سن : | 16 |
تشکرها : | 1 |
تشکر شده : | 3 |
|
پاسخ : 5 RE معرفی و نقد رمان دختری که من باشم :
عاقا دستت درد نکنه،خیلی هم خوب...
هیچی دیگه نقد خاصی ندارم همه چی خوب بود فقط انگار آخراش خود نویسنده هم زیاد حس و حال نداشت...
ب نظرم ب پست آخر داستان آب بسته بود اساسیییییییییییییییی...
ولی در کل خوب بود:)
امضای کاربر : از بین تمام گره هایی که تو زندگیم داشتم ؛ فقط تونستم گره هندزفری رو باز کنم ؛ همینم حس خوبیه !
|
|
دوشنبه 09 تیر 1393 - 19:03 |
|
mehraban
ارسالها : | 34 |
عضويت : | 1 /4 /1392 |
محل زندگي : | thran |
سن : | 16 |
تشکرها : | 1 |
تشکر شده : | 3 |
|
پاسخ : 7 RE معرفی و نقد رمان دختری که من باشم :
واقعانم دهن ما رو سرویس کردن بس که رفتن گواهی تحصیل و کوفت و اینا گرفتن ...
بعد آخرش دختره ک تا راهنمایی درس نخونده بود شد خانم روانشناس با ی دو قلو و بهترین زندگی...!!
آخر قصه خیلی مهمه چون تو ذهن کسی که داره میخونش میتونه کل داستان مسخره به نظر بیاد با ی پایان بد!
از این نوع کلیشه حالم بهم میخوره...
ولی هر چی بود تموم شد...
امضای کاربر : از بین تمام گره هایی که تو زندگیم داشتم ؛ فقط تونستم گره هندزفری رو باز کنم ؛ همینم حس خوبیه !
|
|
سه شنبه 10 تیر 1393 - 11:46 |
|
برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.